جین ایر

  • Parvazeh (:
  • سه شنبه ۲۶ مهر ۰۱
  • ۱۳:۳۱

+ هلن تو چرا پیش دختری آمده ای که همه او را دروغگو می دانند ؟ 

_همه ، جین ؟ فقط هشتاد نفر شنیده اند که به تو همچین نسبتی داده شده در حالی که دنیا شامل صد ها میلیون نفر است .

 

 

جین ایر _ شارلوت برونته

این داستان یک جورایی با مزست

  • Parvazeh (:
  • جمعه ۲۲ مهر ۰۱
  • ۱۱:۳۳

طبق چیزی که مامان میگه ، خدا قطعا قراره یه نقشی تو خوب شدن من داشته باشه 

اما از نظر من خدا یه دکتر بی فایده‌س.

اون تو درمان ، متُدِ « هیچ کاری نکردن » رو در پیش می گیره .

شما مشکلاتتون رو بهش می گین و اون هیچ کار نمی کنه .

 

 

این داستان یک جورایی بامزست_ ند ویزینی 

بیمار خاموش

  • Parvazeh (:
  • پنجشنبه ۲۱ مهر ۰۱
  • ۱۵:۲۰

برای همه گریه می کردم .

همه جا پر از درد است و ما فقط چشم های‌مان را به روی شان می بندیم .

واقعیت این است که همه ی ما وحشت زده ایم و همدیگر را می ترسانیم .

 

بیمار خاموش _ الکس مایکلیدیس 

کتابخانه نیمه شب

  • Parvazeh (:
  • جمعه ۸ مهر ۰۱
  • ۱۹:۳۵

زغال سنگ ناخالصی های زیادی دارد و نمی تواند تحت هیچ شرایطی به الماس تبدیل شود .

علم میگه :« شما به عنوان زغال سنگ شروع می کنی و در آخر زغال سنگ خواهی بود .» این درس واقعی بود 

 

کتابخانه ی نیمه شب 

اثر : مت هیگ

جین ایر

  • Parvazeh (:
  • پنجشنبه ۷ مهر ۰۱
  • ۲۲:۴۴

من می توانم میان جانی و جنایت او کاملا فرق بگذارم .

می توانم صمیمانه اولی را ببخشم و از دومی نفرت داشته باشم .

 

 

کتاب : جین ایر 

نویسنده : شارلوت برونته 

 

_بالاخره کتاب رو تموم کردی ؟
+فیزیکی ؟ آره
+احساسی ؟ هرگز :)
دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید